چيد آذين

آيا مي دانيد چرا نامشان را دايناسور گذاشتند؟ چطور انسان ها در مورد دايناسورها اطلاعات بدست مي آورند؟

مطلب امروز حقايق جالب توجهي را در مورد دايناسورها براي شما فاش مي كند.

اولين چيزي كه شايد دانستنش براي شما نوجوانان عزيز جالب باشد اين است كه كلمه دايناسور يعني چه؟

كلمه دايناسور يك كلمه يوناني و به معناي "مارمولك وحشتناك " است. در سال 1842 ريچارد اوون اين واژه را وارد زبان انكليسي كرد و هدفش نه براي ظاهر وحشتناكشان بلكه براي اندازه شگفت انگيز دايناسورها بود.

دايناسورها مدت 160 ميليون سال روي زمين حكمفرمايي كردند. دوران زندگي دايناسورها از دوره ترياس شروع شد كه در حدود 230 ميليون سال پيش بوده است و در دوران ژوراسيك ادامه داشت و در دوره كرتاس به پايان رسيد كه در حدود 65 سال پيش بوده است.

• دايناسور

دوره سالي بين 250 ميليون سال پيش تا 65 ميليون سال پيش به عنوان دوره مزوزوئيك ناميده مي شود. نام ديگر اين دوره "دوره دايناسورها" نام دارد چون حيات و انقراض اكثر دايناسورها در اين دوره زماني بوده است.

دانشمندان علت انقراض يكباره دايناسورها را شهاب سنگ عظيم يا فعاليت آتش فشاني بزرگ مي دانند.

دايناسورهاانواع مختلف داشتند. برخي گوشت خوار بودند ولي اكثر دايناسورها گياه خوار بودند.

دسته گياه خواران به خاطر در امان بودن در برابر دسته گوشت خواران سلاح هاي خاصي داشتند. به عنوان مثال دم هاي آنها ميخ دار و سلسله مانند بوده است يا برخي از آنها در مقابل صورتشان سه شاخ داشتند تا بتوانند در مقابل خطر از خود دفاع كنند.

در كنار دايناسورها ، پرندگان و خزندگان نيز مي زيسته اند كه نمي توان آنها را در دسته دايناسورها جاي داد.

خوشحالي يعني

روانشناسي و مشاوره

پرسش

سلام. من يه پسر 17 ساله هستم. من اصلا اجتماعي نيستم يعني اصلا تو گفت و گو ها و جمع هاي ديگه شركت نمي كنم. در مهموني ها خيلي خيلي ساكتم. با طرف مقابل نميتونم ارتباط برقرار كنم، يك دليلش هم اينكه چون حرف هاشون بزرگ تر از سن منه من شركت نكنم بهتره (مثلا درباره قيمت ماشين بحث مي كنند)

پدرم چند روز پيش باهام حرف زد گفت كه چرا اجتماعي نيستي و از اين حرفا. كسي هم منو تحويل نمي گيره تو مهموني ها.

اگر هم مهمون بياد خونمون من چند دقيقه (30 دقيقه) پيش مهمونا مي شينم و ميرم تو اتاقم (يا درس ميخونم يا استراحت يا به گوشيم ور ميرم)

اگر هم دامادمون بياد كه بدتر چون ازش خوشم نمياد فقط يه سلام و خدانگهدار فقط همين.

خواهش ميكنم بگيد من چيكار كنم؟ (چند روز پيش هم يكي از فاميلامون به بابام گفته اين پسرتون گوشه گيره خيلي) آخه شما حداقل بگيد چيكار كنم ؟؟؟

ولي تو مدرسه اينجوري نيستم (فكر كنم چون اختلاف سن هامون كمتره اينجوريه) با دوستام خيلي خيلي حرف مي زنم (البته تو زنگ تفريح) ولي تو جمع فاميلي اين جوري نيستم.

دوست خيلي خيلي صميمي هم كم دارم. فكر كنم حدودا 3 نفر باشن. 2 نفرشون كه تو مدرسه نيستن (قبلا همكلاسي بوديم) يك نفر ديگه هم تو كلاس خودمونه ولي من با كل كلاسمون صحبت مي كنم و مي گيم و مي خنديم.

راستي اگر تو جمع فاميلي يكي يه جك گفت و خيلي هم مسخره باشه من حتي تبسم هم نميزنم ولي بقيه مي خندند.

روانشناسي

مشاوره

پاسخ خانم دكتر سليقه دار، مشاور و روانشناس سايت

دوست خوبم

خيلي خوب شرايط خودت و نظر خانواده ات را شرح دادي ولي متوجه نشدم كه آيا دلت مي خواهد ديگر كمي اجتماعي باشي و با نظر پدرت موافق هستي و يا اينكه اين شرايط به نظر تو طبيعي است و مي خواهي كاري كني كه والدينت و اطرافيانت هم متوجه طبيعي بودن آن بشوند؟

حالا سوال تو هر كدام از اين ها كه باشد چند پيشنهاد مي تواند اوضاع بهتري براي تو و اطرافيانت ايجاد كند.

اول اينكه يادت باشد لازم نيست حتما اطرافيان ما هم سال ما باشند تا بتوانيم با آن ها ارتباط برقرار كنيم. براي مثال هنگامي كه در سال هاي آينده مشغول كار شوي با آدم هايي سرو كار داري كه لزوما هم سن خودت نيستند و بايد بتواني در حد وظايفت با آن ها روبه رو شوي. به همين دليل لازم نيست حرف مشترك بين شما چيزهايي باشد كه هر دوي شما در آن تسلط داريد. براي مثال گاهي صحبت از ماشين است و تو چيزي در اين مورد نمي داني و يا حرفي براي گفتن نداري خوب پس به آن ها گوش مي كني و اگر لازم بود در مورد چيزي در اين باره نظر مي دهي مثلا مي گويي من از فلان مدل ماشين خوشم مياد و ... گاهي هم با خنديدن و مشاركت در فضاي طنزي كه ايجاد شده با آن ها همراهي مي كني. مهم اين است بداني كه همين خنديدن به جوكي كه گفته شده به تو كمك مي كند تا ارتباط راحت تر و بيش تري داشته باشي و كم كم آماده شوي كه نفر بعدي براي بيان يك موضوع خنده دار تو باشي.

اينكه وقتي مهمون داريد براي مدتي كنارشان هستي عالي است و همين هم نشان مي دهد كه اوضاع خيلي هم بد نيست اما براي اينكه بتواني در اين مدت تو هم آرامش و احساس بهتري داشته باشي و در عين حال رابطه بهتري برقرار كني خوب است براي انجام برخي كارها مثل پذيرايي كردن از مهمانان داوطلب بشي. اين كار موجب مي شود تا راحت تر در جمع حاضر شوي.

در ضمن يادت باشد كه داماد خانواده هم يكي از اعضاي خانواده است و تو برادر همسر او هستي و خوب است فارغ از احساسي كه نسبت به او داري تلاش كني تا در هنگام حضور آن ها در جمع باشي و در برخي كارهاي جمعي مثل تماشاي تلويزيون در كنار آن ها قرار بگيري تا اوضاع معمولي و خوب باشد.

در مورد مدرسه هم جاي خوشحالي است كه با دوستانت رابطه خوبي داري. اين تمرين و تجربه خوب به تو كمك مي كند تا هميشه در داشتن ارتباط با ديگران ساده تر به قضايا نگاه كني و خودت را به راحتي مجبور كني تا در خانواده و مهماني هاي اقوام مشاركت داشته باشي.

خط ميخي باستاني كه در منطقه بين النهرين ابداع شد بعدها به وسيله هخامنشيان به عنوان خطي رسمي در تمامي كشور بزرگ ايران گسترش يافت. هر چند كه در نيمه حكومت هخامنشيان اين خط  كنار گذاشته شد. امروزه تنها نمونه هايي از خط ميخي بر ديواره هاي كاخ هاي تخت جمشيد، پاسارگاد، شوش و همچنين سنگ نوشته هاي همدان و بيستون باقي مانده است. البته اشيايي نيز از دوران هخامنشيان كشف شده كه خط ميخي بر آن ها نقش شده و در موزه ها نگهداري مي شوند.

اما اين خط و زبان باستاني بيش از 2000 سال پيش از يادها رفته بود و خط و زبان هاي ديگري جايگزين آن شده بود و به همين دليل كسي راز نوشته هاي باستاني روي ديوارها را نمي دانست. از اين جهت مردم آن ها را رمز و يا نشاني  از گنج و.... مي دانستند و شايد از اين جهت نام كتيبه هخامنشي در همدان را گنج نامه نهاده بودند. با ورود جهانگردان اروپايي از دوره ي صفويه به ايران، تعدادي از آن ها به ديدن مناطق باستاني ايران نيز مي آمدند و نقاشي هايي از اين مناطق با خود به كشورشان مي بردند. بعضي از آن ها كنجكاو شدند تا با تهيه رونوشتي از اين خط ها راز آن را كشف كنند. مثلا جهانگردي آلماني به نام گروتفلد سعي كرد با مقايسه حروف ميخي با هم و از روي كلمه هايي كه تكرار شده بودند  كلمه (شاه) را بازخواني كند اما تا كشف كامل راز خط ميخي فاصله زيادي بود. بعدها يك نظامي انگليسي به نام سر هنري راولينسون كه براي ماموريتي نظامي به ايران آمده بود به خواندن خط ميخي علاقه مند شد. او در طي سفرش به مناطق مختلف ايران به كرمانشاه و منطقه بيستون رسيد. در دامنه كوه بيستون و تقريبا در ارتفاع 70 متري از سطح زمين مهم ترين كتيبه باقي مانده از داريوش هخامنشي نقش شده است. راه رسيده به كتيبه بسيار سخت و دشوار بود اما راولينسون با همه خطراتي كه او را تهديد مي كرد طي ده سال و در دفعات متعدد خود را به كتيبه رساند و رونوشت كاملي از آن تهيه كرد. او بعدها كار نظامي را رها كرد و به فعاليت هاي باستان شناسي پرداخت و بالاخره بعد از سال ها تلاش در سال 1846 موفق به خواندن كامل خط ميخي شد و به اين ترتيب رازهاي حكومت بزرگ هخامنشيان گشوده شد.

آيا تا به حال به اين سوال فكر كرده ايد؟ آيا مي توانيد به اين سوال پاسخ دهيد؟

اگر شما عزيزان پاسخ اين سوال را مي دانيد؟ مي توانيد در قسمت نظر خواهي جواب خود را براي ما ارسال كنيد.

قبل از تحقيق و فكر كردن در مورد اين سوال بياييد قدري بيش تر با اين حيوان آشنا شويم.

 گورخر جزء خانواده چهار پايان است. 

هر گورخر طرح منحصر به فرد و متفاوتي از خط  هاي سياه و سفيد دارد.

گورخر حيواني وحشي است و عمدتا در آفريقا زندگي مي كند. گورخرها انواع مختلف دارند و نوع ساده يا اصطلاحا " گورخر دشتي" دمي به اندازه نيم متر دارد. يك نوع گورخر "گورخر دو راهه" نام دارد چون بدن اين گونه از گور خر راه راه سياه و سفيد است و مانند يك پياده رو عابرين مي ماند! 

گورخر حس شنوايي و بينايي قوي دارد.

 جالب است بدانيد گورخر ها ايستاده مي خوابند! غذاي گورخر به طور كلي علف است.

بر اساس تحقيق جانورشناسان از روي گوش هاي گورخر مي توان حالت دروني اين حيوان را متوجه شد.

گور خر ايراني بدون خط هاي سفيد و سياه است! اين نژاد آسيايي كه نسلش در معرض خطر انقراض است بزرگ تر از الاغ است و رنگ پوستش عمدتا قهوه اي است.

بسياري از مردم فكر مي كنند عنكبوت ها جزء حشرات هستند در حالي كه آن ها در يك طبقه بندي جداگانه دسته بندي مي شوند. عنكبوت ها در دسته اي از حيوانات به نام عنكبوتيان قرار مي گيرند. كنه و عقرب نيز جزء اين دسته از جانوران هستند. عنكبوتيان اشتراك بسياري با بندپايان دارند. تفاوت هاي آن ها با حشرات اول در نداشتن شاخك است. بدن عنكبوتيان به 2 قسمت تقسيم مي شود در حالي كه بدن حشرات 3 قسمتي است. تعداد پاهاي عنكبوت ها 8 تاست ولي حشرات اكثرا" 6 پا دارند. تار عنكبوت از چيست و چگونه توليد مي شود؟تار عنكبوت از نوعي پروتئين كه سرشار از آمينو اسيدهاي آلانين و گليسين است ساخته مي شود. رشته هاي سازنده اين پروتئين با بي نظمي زيادي به هم پيچيده شده اند كه با ميكروسكوپ قابل مشاهده است. اين بي نظمي باعث خاصيت كش ساني تار عنكبوت مي شود. عنكبوت از آب به عنوان حلال پروتئين استفاده كرده و با سازمان خاصي كه در بدن و دهان خود دارد شروع به ريسيدن تار مي كند. جنس تار عنكبوت به ابريشم شبيه است. براي حفظ چسبندگي و نگهداري قابليت به دام انداختن حشرات در طول روز عنكبوت مرتبا" در حال تعمير قسمت هاي آسيب ديده مي باشد. يكي ديگر از ويژگي هاي خاص تار عنكبوت داشتن مقدار زيادي نمك و مواد ضد قارچ و ضد باكتري است كه آن را در برابر حمله باكتري ها و قارچ ها محافظت مي كند. تنيدن تار عنكبوت چقدر طول مي كشد؟ 

تبديل تاريخ شمسي به قمري

كاردستي با چوب بستني

وسايل لازم

12 عدد چوب بستني

تخته سه لايي يا مقواي ماكت سازي

عقربه هاي ساعت و يك درب بطري

اره مويي

رنگ هاي آكروليك

چسب چوب

شيوه ساخت:

گام اول: ابتدا چوب هاي بستني را كه قبلا تميز كرده ايد با رنگ هاي دلخواه خود رنگ آميزي كنيد.

• كاردستي؛ ساعت ديواري (ويدئو)
• طراحي يك ساعت ديواري همه فن حريف

گام دوم: براي بدنه ساعت ديواري مي توانيد از مقواي ماكت سازي استفاده كنيد يا اگر بخواهيد كاردستي شما استحكام بيشتري داشته باشد از تخته سه لايي استفاده كنيد . در هر صورت ابتدا دايره اي با قطر دلخواه روي تخته يا مقوا رسم كنيد. براي اين كار مي توانيد از پرگار استفاده كنيد يا اگر دايره بزرگ تري مي خواهيد با استفاده از خط كش و گونيا آن را رسم كنيد.به خاطر داشته باشيد هر قدر قطر دايره بيشتر باشد ساعت شما بزرگ تر خواهد بود و اين كار به سليقه شما و دكور اتاقتان بستگي دارد.براي برش تخته سه لايي از اره مويي استفاده كننيد تا برش تخته ظريف تر باشد و پس از اتمام برش دور تخته را با سمباده نرم كنيد. سپس با رنگ سفيد آن را رنگ آميزي كنيد و نقطه وسط ساعت را با ميخ سوراخ كنيد و 12 شعاع آن را مشخص كنيد.

گام سوم: چوب بستني هايي را كه به رنگ هاي مختلف رنگ آميزي كرديد با استفاده از چسب چوب روي شعاع هاي ساعت بچسبانيد و اجازه دهيد تا خشك شود.

گام چهارم: درب بطري را به وسيله يك درفش داغ سوراخ كنيد و با چسب محكم پشت صفحه ساعت بچسبانيد.به اين وسيله مي توانيد ساعت را به ديوار آويزان كنيد.

• ساعت ديواري متفاوت (ويدئو)
• ايده هايي براي ساختن ساعت ديواري

گام پنجم: براي شماره هاي ساعت از اجسام مختلف مي توانيد استفاده كنيد . ما در اين جا از فوم استفاده كرديم اما شما مي توانيد از دكمه هاي بزرگ رنگي ، قطعات چوب يا هر چيز دلخواهي استفاده كنيد . فوم ها را به صورت دايره هاي كوچك بريده و پس از نوشتن شماره هاي 1 تا 12 روي آن ها به رنگ دل خواه رنگ آميزي كنيد.

كتاب هنر شفاف انديشيدن نوشته: رولف دوبلي نشر: چشمه با ترجمه: عادل فردوسي پور، بهزاد توكلي و علي شهروز در ۱۰۸ صفحه با اشاره به تمامي ۹۹ خطاي مطرح شده در كتاب كتاب « هنر شفاف انديشيدن» كتابي است با مضمون جامعه شناسي، روان شناسي و خودشناسي؛ كه توسط يك رمان نويس و اقتصاددان سويسي (رولف دوبلي) نوشته شده و عادل فردوسي پور به همراه دو نفر ديگر آن را ترجمه كرده اند.

مطالب مرتبط:

كتابخانه كوچك

كتاب درباره اشتباهاتي است كه انجام داده ايم، ولي نبايد انجام مي داديم. اشتباهاتي كه انجام دادنشان نارواست لاكن به دليل عدم آشنايي به اين اشتباهات روزانه به دفعات در زندگي ما تكرار مي شوند. در كتاب به ۹۹ خطا اشاره شده است كه به زعم خود نويسنده اين تعداد خطا كامل نبوده و مي توان به آن ها فزود و صد البته بايد دانست كه خطاهاي موجود در اكثر موارد با ديگر خطاها هم پوشاني هايي را خواهند داشت. بعد از مطالعه و البته خودداري از انجام خطاهاي ذكر شده مي توانيم ذهن و زندگي شفاف تري داشته باشيم و مسائل را با ديدي متفاوت از قبل بنگريم.

ساز قانون يكي از قديمي ترين سازهاي ايران است،كه در ايران هنوز بعضي ها آن را نمي شناسند .اما در بعضي از كشورهاي ديگر مانند : تركيه،‌عراق ، عربستان و...يكي از معروف ترين سازها است

بعضي ها معتقدهستند ساز قانون متعلق به فارابي بوده ، بعضي هاي ديگر هم مي گويند در قرن ششم هجري در خراسان و يا در موصل (يكي از شهر هاي عراق امروزي) پيداشده است ، اما سرمنشا اصلي پيدايش ساز قانون مانند بعضي از ساز هاي ديگر پنهان مانده است.

اين ساز داراي يك جعبهٔ چوبي به شكل ذوزنقه‌است كه به وسيلهٔ دو انگشت سبابه و دو مضراب (كه ميان حلقه‌اي كه به انگشت كرده‌اند و خود انگشت قرار مي‌گيرند) نواخته مي‌شود.

از لحاظ دسته بندي سازها قانون جزء سازهاي زهي مضرابي است سيمها از رودهٔ گوسفند يا نوعي نايلون ساخته شده، كه به دور گوشيهايي كه وضع ستوني دارند، پيچيده مي‌شوند.

معروف ترين نوازنده ي قانون

 قانون را ابتدا استاد مهدي مفتاح به موسيقي ايران وارد كرد. بعد از قرن‌ها كه اين ساز در موسيقي ايراني حضوري نداشت. اما تا سال‌هاي سال، نام «قانون» و «سيمين» با هم برده مي‌شد. سهم مهم هنر خانم سيمين آقا‌رضي در شناساندن اين ساز فراموش نمي‌شود.

سيمين آقارضي در پانزدهم آذر ماه سال1317 در تهران و در خانواده اي هنر دوست و هنر پرور زاده شد. او با بهره گيري از آموزش هاي هنرمند فقيد محمود ذوالفنون،رديف هاي ويولن را به طور كامل نزد استاد زنده ياد ابوالحسن خان صبا آموخت.و.پيانو را نزد استاد جواد معروفي،قانون را نزد استاد مهدي مفتاح،آواز را از استاد غلامحسين بنان و تنبك را نزد استاد حسين تهراني فراگرفت.علاوه بر سازهاي نامبرده وي با نواختن رباب،بربط،قيچك و كمانچه نيز آشنايي كامل داشت. . از سال 1341 اركستري را به نام (اركستر سيمين)بنياد نهاد.آهنگ هاي اين اركستر را خود مي ساخت وتكنوازي هاي آن را هم خود مي نواخت.در اواخر دهه چهل به عنوان تكنواز قانون به استخدام راديو درآمد و در اركسترهاي بزرگي مانند گلها،سازهاي ملي و...مشاركتي پربار داشت.