روانشناسي

چيد آذين

روانشناسي

۲ بازديد

روانشناسي و مشاوره

پرسش

سلام. من يه پسر 17 ساله هستم. من اصلا اجتماعي نيستم يعني اصلا تو گفت و گو ها و جمع هاي ديگه شركت نمي كنم. در مهموني ها خيلي خيلي ساكتم. با طرف مقابل نميتونم ارتباط برقرار كنم، يك دليلش هم اينكه چون حرف هاشون بزرگ تر از سن منه من شركت نكنم بهتره (مثلا درباره قيمت ماشين بحث مي كنند)

پدرم چند روز پيش باهام حرف زد گفت كه چرا اجتماعي نيستي و از اين حرفا. كسي هم منو تحويل نمي گيره تو مهموني ها.

اگر هم مهمون بياد خونمون من چند دقيقه (30 دقيقه) پيش مهمونا مي شينم و ميرم تو اتاقم (يا درس ميخونم يا استراحت يا به گوشيم ور ميرم)

اگر هم دامادمون بياد كه بدتر چون ازش خوشم نمياد فقط يه سلام و خدانگهدار فقط همين.

خواهش ميكنم بگيد من چيكار كنم؟ (چند روز پيش هم يكي از فاميلامون به بابام گفته اين پسرتون گوشه گيره خيلي) آخه شما حداقل بگيد چيكار كنم ؟؟؟

ولي تو مدرسه اينجوري نيستم (فكر كنم چون اختلاف سن هامون كمتره اينجوريه) با دوستام خيلي خيلي حرف مي زنم (البته تو زنگ تفريح) ولي تو جمع فاميلي اين جوري نيستم.

دوست خيلي خيلي صميمي هم كم دارم. فكر كنم حدودا 3 نفر باشن. 2 نفرشون كه تو مدرسه نيستن (قبلا همكلاسي بوديم) يك نفر ديگه هم تو كلاس خودمونه ولي من با كل كلاسمون صحبت مي كنم و مي گيم و مي خنديم.

راستي اگر تو جمع فاميلي يكي يه جك گفت و خيلي هم مسخره باشه من حتي تبسم هم نميزنم ولي بقيه مي خندند.

روانشناسي

مشاوره

پاسخ خانم دكتر سليقه دار، مشاور و روانشناس سايت

دوست خوبم

خيلي خوب شرايط خودت و نظر خانواده ات را شرح دادي ولي متوجه نشدم كه آيا دلت مي خواهد ديگر كمي اجتماعي باشي و با نظر پدرت موافق هستي و يا اينكه اين شرايط به نظر تو طبيعي است و مي خواهي كاري كني كه والدينت و اطرافيانت هم متوجه طبيعي بودن آن بشوند؟

حالا سوال تو هر كدام از اين ها كه باشد چند پيشنهاد مي تواند اوضاع بهتري براي تو و اطرافيانت ايجاد كند.

اول اينكه يادت باشد لازم نيست حتما اطرافيان ما هم سال ما باشند تا بتوانيم با آن ها ارتباط برقرار كنيم. براي مثال هنگامي كه در سال هاي آينده مشغول كار شوي با آدم هايي سرو كار داري كه لزوما هم سن خودت نيستند و بايد بتواني در حد وظايفت با آن ها روبه رو شوي. به همين دليل لازم نيست حرف مشترك بين شما چيزهايي باشد كه هر دوي شما در آن تسلط داريد. براي مثال گاهي صحبت از ماشين است و تو چيزي در اين مورد نمي داني و يا حرفي براي گفتن نداري خوب پس به آن ها گوش مي كني و اگر لازم بود در مورد چيزي در اين باره نظر مي دهي مثلا مي گويي من از فلان مدل ماشين خوشم مياد و ... گاهي هم با خنديدن و مشاركت در فضاي طنزي كه ايجاد شده با آن ها همراهي مي كني. مهم اين است بداني كه همين خنديدن به جوكي كه گفته شده به تو كمك مي كند تا ارتباط راحت تر و بيش تري داشته باشي و كم كم آماده شوي كه نفر بعدي براي بيان يك موضوع خنده دار تو باشي.

اينكه وقتي مهمون داريد براي مدتي كنارشان هستي عالي است و همين هم نشان مي دهد كه اوضاع خيلي هم بد نيست اما براي اينكه بتواني در اين مدت تو هم آرامش و احساس بهتري داشته باشي و در عين حال رابطه بهتري برقرار كني خوب است براي انجام برخي كارها مثل پذيرايي كردن از مهمانان داوطلب بشي. اين كار موجب مي شود تا راحت تر در جمع حاضر شوي.

در ضمن يادت باشد كه داماد خانواده هم يكي از اعضاي خانواده است و تو برادر همسر او هستي و خوب است فارغ از احساسي كه نسبت به او داري تلاش كني تا در هنگام حضور آن ها در جمع باشي و در برخي كارهاي جمعي مثل تماشاي تلويزيون در كنار آن ها قرار بگيري تا اوضاع معمولي و خوب باشد.

در مورد مدرسه هم جاي خوشحالي است كه با دوستانت رابطه خوبي داري. اين تمرين و تجربه خوب به تو كمك مي كند تا هميشه در داشتن ارتباط با ديگران ساده تر به قضايا نگاه كني و خودت را به راحتي مجبور كني تا در خانواده و مهماني هاي اقوام مشاركت داشته باشي.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.